صدای تنهایی ( ساناز منصوری )
حرفهای دلتنگیصدای تنهایی ( ساناز منصوری )
حرفهای دلتنگیدرباره من
سکوت من شعرم است
ادامه...
روزانهها
همه- بابک
- شب آفتابی
- الهه
- یکتا
- DE LOS RIOS
- خرمگس
- حضرت عشق
- روانی
- مینا
- پدرام
- طلسم تنهایی
- avin
- هوتی
- احساس مرده
- ونوس
- سکوت شبانه
- خلبان
- سمیرا
- تنها و خسته
- راحله
- هانی یک زن تنها
- آرش
- آناهیتا
- یک نفر شورشی
- نفس بریده(محمد بشیری)
- باران
- جمعه سیاه
- آرزو
- رضا
- الیکا
- هجرانم
- تتی
- وهم سبز
- چرکنویس
- چرکنویس من
- آوای بوتیمار
- مترسک فیلسوف
- تخته سیاه
- عصیان
- ماه تو
- رویای زندگی من
- کامران
- هجران
جدیدترین یادداشتها
همهبایگانی
- مرداد 1392 1
- خرداد 1392 2
- فروردین 1392 2
- اسفند 1391 8
- بهمن 1391 2
- دی 1391 1
- آذر 1391 7
- آبان 1390 1
- خرداد 1390 3
- اردیبهشت 1390 2
- بهمن 1389 1
- آذر 1389 1
- اردیبهشت 1388 5
- بهمن 1387 1
- آبان 1387 1
- مهر 1387 2
- شهریور 1387 3
- مرداد 1387 1
- تیر 1387 1
- خرداد 1387 4
- اردیبهشت 1387 4
- فروردین 1387 6
- اسفند 1386 3
- بهمن 1386 3
- دی 1386 3
- آذر 1386 2
- آبان 1386 3
- مهر 1386 5
- شهریور 1386 3
- مرداد 1386 3
- تیر 1386 7
- خرداد 1386 4
- اردیبهشت 1386 4
آمار : 133836 بازدید
Powered by Blogsky
تنهایی من ...
چند وقتی بود
با صدای تنهایی ام فاصله افتاده بودم
اگر دوباره به آن گوش دهم...
صدای بغض
صدای فصل سرد
صدای بی تو بودن
صدای هو هو کردن جغدی
که تلاش بی وقفه اش
برای به اثبات رساندن
شوم نبودنش
بی حاصل ...
و شاید به قول سهراب
(( صدای پاک، پوست انداختن مبهم عشق))
آری ...
صدای پاک شدنم را می شنوم
صدای دوست داشتنم
در این چند روز تنهایی
وقتی که تو نیستی و تصویر تو
پلکهایم را سنگین می کند
می ترسم ...
دوباره آوایی را بشنوم
که از دوردست ها می آید
برخیز
این صدای تنهایی ات است
واگر
دوباره مرا بخواند ؟
.
.
چه زیبا گفت آن مرد نکو
شاید :
(( که تو به اندازه تنهایی من خوشبختی ))
دلتنگتم نازنین ***
حرف دل
یکشنبه 17 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 02:33 ب.ظ
سلام
منو بکش
شاید یه جای دیگه توی یه جسم دیگه آدم بهتری بشم
باور کن هر روز مطالبتو چک میکنم
اما نمیتونم حرفی بزنم
یه مدت هم نبودم
دلم یه دنیا تحول میخواد
عاشق سهرابم
بیا با هم دوباره زمزمه کنیم
وسیع باش و تنها و سر بهزیر و سخت...
سالها در طلب نام نکویی گشتم
تابه آغاز رسانم همه پایانهایم
خوش تر از نام خوشش خوش نشنیدم اما
من به پایان نرسیدم و همان آغازم.....
سلام
از چیزی که برات فرستادم ظاهرا خوشت نیومده
خب حالا میتونی یه عکس اپلود کنی و در داخل پرانتز چیزی که برات فرستاده بودم بزاری ولی دقت کن که عکسی که اپلود میکنی به وبت بخوره
اگر هم ادرسی برای اپلود عکس نداری بهم خبر بده!
من اگر برخیزم ...
تو اگر برخیزی ...
همه بر میخیزند .................
شاید سهراب دروغ می گفت که فاصله هایی که غرق ابهامند ....
وقتی دل گرفته و غمدار است ,
وقتی همه ی دوستان دشمنند ،
وقتی سوختن تنها علاجش ساختن است ،
وقتی دوست داشتن، پایانش از یاد بردن است .
وقتی در همه ی راهها چاهی پنهان است.
وقتی آسمان بالای سرت از دود دلهای گرفته سیاه است.
به چه می توان دل خوش کرد
سلام دوست عزیز
متن زیبایی بود
ممنونم که خبرم کردین
موفق باشین
سلام
هر کس به اندازه ای تنهاست که ناتوان در پیدا کردن دوست باشد و ما انسانها هر وقت که خیلی تنها و دلتنگ می شویم یعنی دوست خوب ما خداوند ما را متوجه خویش کرده است.
از مطلب قشنگتون لذت بردم
سلام
امدم وبلاگ خیلی قشنگ بود
شعرتم خیلی زیبا بود
سلام ممنون که پیش شمیرا اومدید راستی اینم وب اصلی منه درسته ادبی نیست ولی بدم نیست
می بینمتون فعلا...
صدای تنهایی همیشه پس زمینه ی همه ی صداهاست .
اگه اینو به خاطر بسپاری ،دیگه از دوباره شنیدنش نگران
نمی شی.
راستی رز سفید روی زمینه ی سیاه هم بد نیست ها . فقط عکسی رو که اینجا گذاشتی شلوغش کرده و رنگ زرد
کلمه ها هم ُ، در اختلاط با زمینه ، تار و ناخواناست .
سلام ممنون که پیشم اومدی
راضی بودی؟
خوب اگه خدا بخواد و خودم سعی می کنم جا نزنم
من لینکت کردم
فعلا...
سلام دوست من
قالبت زیباست
خیلی جالب شده و زیبا
بهت تبریک میگم
البته فکر کنم این یه وبلاگه گروهیه
به جفتتون تبریک میگم
کاش یکی باید یه کم از تنهایی منو برداره...
لباس نو مـــــــــــــــــــــــبارک!
قشنگه!
سیاه رو دوست دارم همیشه!!!!
اما رنگ فونت رو اگه نقره ای خاکستری یا سفید بکنی به نظرم جذاب تر می شه خانم گل
می دانی سانی،
دلتنگی چیز بدی نیست.
من هم دلتنگم و بدتر این که دلتنگ هم می مانم.
شاید این راز خلقت ما باشد.
لبخند بزن و بر دنیا سکوت کن عزیزم....
سلام ...
اینجا ماسوله است
هوا بسیار خوب است
صدای آهنگ آب را می شنوم
اما جای صدای تنهایی مرا نمی گیرد
این کامنت را من از فرسنگ ها راه تلفنی می گویم
و سانی من زحمت آنرا می کشد
سلام خیلی خیلی قشنگ شده اپ کردی خبرم کن
طراحی قالب با من نبوده بلکه انخای عکس و یه سری تغییرات برای زیبا شدنش برای من بوده
ولی در هر حال اگه کسی پرسید بهش بگو موردی ندار ه
شاد باشی
س ا ج د
نمیدانم چرا با انکه میدانم از ان من نخواهی شد ولی با با تارو پود دل برایت لانه می سازم
سلام نازنین
خونه مبارک
فدای این همه مهربونیت گلم
خیلی شرمندم کردی با ایهمه لطف و مهربونیت
راستی قالبت خیلی خوشگله
مثل دل پاکت
بازم میام پیشت خانوم گلم
دوست دارم
تنهایی شدت و ضعف نداره ، دوست من !
رنگها رو هم باید یکی یکی امتحان کنی ببینی کدومش وضوح و تناسب بیشتری داره .
سلام به همه دوستای عزیزم
طراحی این وبلاگ رو من مدیون دوست عزیزم سکوت شبانه(سجاد) هستم که خیلی کمکم کرده اینجا به این خوشکلی بشه که همتون تحسین کنید ازش خیلی ممنونم
خدایا همیشه صدایت می کردم بلند
امروز با سکوتم می خوانمت
که تو بدانچه من می خواهم آگاهی
نمی خواهم صدای تنهایی ام را دوباره تجربه کنم
می خواهم طنین نبض صدایش را در گوشهایم احساس کنم
گرمای وجودش که آرامش بخش است
دستهایش که اطمینان را به روحم تزریق می کند
شانه هایش را دوست دارم
و آن خنده رویایی که مرا به اوج می رساند
می خواهمش با هرآنچه که تو در وجودش تعبیه کرده ای
می دانم گناهم چیست بر من بنده حقیرت خرده مگیر
که تو خدایی و به همه چیز دانا
منتظرم و دلتنگ
سلام
یه چند روزی مصطفی نیست جاش اینجا خیلی خیلی خالیه منتظرم تا برگرده خیلی زود...
سلام
واقعا تو دختر دریائی؟
من عاشق دریام
دریا برای من نشان عشقه
نشان قدرت
نشان هیبت
نشان آرامش
امیدوارم مثل دریا باشی پر هیبت و یا آرامش
سلام پرستو عزیز
چند باری هست که کامنت های زیباتو می خونم ولی متاسفانه نه آدرس وب و نه ایمیل داری که بتونم ازت تشکر کنم ممنونم عزیز که به اینجا سر میزنی امیدوارم حضورت همیشگی باشه
سلام
قالب جدید مبارک!
...
هستم اما یه کم کمرنگ.. شاید دوباره رنگ بگیرم یه وقتی اگه خدا خواست..
خوندمش ولی امیدوارم دوباره تلخی نیاد سراغ خودت و نوشته هات..
موفق باشی
خب سفید از زرد بهتر که هست اما فکر کنم هنوز هم میشه امتحان کرد !
سلام.وبلاگ قشنگی داری.
منتظر پستها و مطالب جدیدت هستم.
راستی من هر روزآپم خوشحال میشم بهم سربزنی.
سبز و پایدار باشی.
: اول از همه باید بگم که از قلب وبلاگت واقعا خوشم اومد.
تا به کی باید رفت
از دیاری به دیار دیگر
نتوانم ، نتوانم جستن
هر زمان عشق و یاری دیگر
این بود که از آوارگی خسته شدم و پناه بردم به درد تنهایی یا شاید لذت تنهایی.
سلام عزیزم
من دیروز شعرایی رو که آپ کردی خوندم و لی نظر ندادم چون بدم می یاد بگم (وب قشنگی داری به من هم سر بزن)همیشه می یام مطالب دوستام رو می خونم و نظر نمیدم چون فک میکنم کامنتام بی ارزش ولی حالا اگه شما دوست داشته باشی می یام
این پست آخرت واقعا قشنگه خودت نوشتی؟؟؟
راستی مصطفی کیه؟البته ببخشید فزولی
...........
.....
............!!!!!!!!!!
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!؟؟؟.....
درست اومدم؟!
سانی؟؟؟؟؟؟ کوشی؟من می‌ترسم از اینجای جدید.
اول : سلام دوست خوب وهم سبز . خوبی؟
دوم : نبودنم رو ببخش. خاموش م ...
سپس : اولین نکته در مورد چگونگی تقطیعه . تقطیع سطرهای شعرت درست نیست دوست گلم . اگه می خوای تقطیع رو یاد بگیری سری به کتاب روزنه / محمد کاظم کاظمی بزن. کتابهای دیگه ای هم هستن ولی الان چیز دیگه ای به ذهنم نمی رسه. مثلا دلیلی برای جدا شدن سطر شوم نبودنش از به اثبات رساندن وجود نداره. یا بی حاصل نمی تونه زیر شوم نبودنش قرار بگیره . شاید اگه کمی جلو بیاد درس شه ...
نکته ی دیگه اینه که هیچ وقت استقلال شعرت رو زیر سوال نبر . ببین ، آوردن یه سطر یا دو سطر از شعر سهراب هیچ اشکالی نداره ولی توی شعر معاصر مفهوم تضمین با اون شیوه ای که توی صناعات ادبی کهن میشناسیم متفاوته. مثلا اگه سعدی می گه چه خوش گفت فردوسی پاکزاد که بعد بتونه بیت فردوسی رو بیاره ، توی شعر معاصر نیازی به این طرز کهن نیست. حقیقتا نیست ! این کار شعر رو از شعریتش خیلی دور می کنه ... یه نگاه بکن که سطر شاید به قول سهراب چقدر دور از شعریت ه ...
و اون آری ... مثل وصله ای می مونه که دوباره شعر و به هم بند زده ... اگه شعر سهراب درست نشسته بود هیچ نیازی بهش نبود...
سطر چه زیبا گفت آن مرد نکو هم واقعا جالب نیست. دقیقا به شیوه ی چه خوش گفت فردوسی و غیره است .
اما نکات مثبت :
تنهایی ، فاصله ، فصل سرد ، هو هو - جغد ، شوم و ترس کلماتی هماهنگ هستند که یک جور وحدت ارگانیک ایجاد می کنند . یک جور ستون فقرات و هماهنگی ...
این سطرها هم فوق العاده به دلم نشست :
(( وقتی که تو نیستی و تصویر تو
پلک هایم را سنگین می کند ))
...
موخره : باز هم از نبودنم عذرخواهم و از بودنت سپاسگذار. برایت آرزوی موفقیت و شادی دارم دوست من .
فاصله ای وجود نداره میان ما تنهایی..خودش میاد!! :(
سلام
خانه نو مبارک
الان که دارم برات می نویسم روی تخت بیمارستان خوابیدم
وبه هزاران بدبختی توانستم که سیستمم را بیاورم داخل بیمارستان
با این که نتوانستم هیچ گونه تمرکزی بگیرم روی شعر تا تمامی تصاویر رو دریافت کنم اما خیلی کمکم کرد تا شاید به همین زودی آپ کنم
حتی قلبم را هم آرام تر کرد
درود
بدرود
به نظر خیلی قشنگ تر میاد.
تو هنوز هم دلتنگی عزیزم؟
باید به مصطفی نازنین بسپارم تنهات نگذاره حتی یک روز.
اما تو باید به یاد داشته باشی که
دوست نزدیک بودنش عشق نیست، نفس کشیدنش خود زندگی ست.
مراقب خودت باش!
ماسوله گردی تنها تنها؟؟؟؟!!!
دوستش دارم....
به جای من هم......چه؟
نمی دانم!
خوش باشی....هر جا که هستی.
سانی منو تنها نگذاااااااااااااااااار!
( چه جمله ی امری خشنی! )
لطفــــــــــــــا!
گر با غم دوریت نسازم چه کنم
با یاد تو گر عشق نبازم چه کنم
چون در نظرم تویی فقط مایه ناز
گر من به تو ای دوست ننازم چه کنم
سلام
فردا مصطفی بر میگرده البته شنبه میاد سر کار میتونه به اینجا سر بزنه ٬ جاش خیلی خالیه ...
سلام
خیلی عالی شده .
سرم خیلی شلوغ شده
سلام
مرسی ...
تو تهرانم رفتی سر کار اونم اینهمه شلوغ شدی ...
موفق باشی و خوش بگذره عزیز
سلام دوست من،
وبلاگ خوبی داری. با اجازه بهت لینک دادم. اگه دوست داشتی سری به من هم بزن.
مخلص
[ که تو به اندازه تنهایی من خوشبختی...]
جمله ی عجیبیه...
دنیا این جوریه دیگه: اگه گریه کنی میگن کم آوردی ، اگه بخندی میگن دیوونست ، اگه دل ببندی تنهات میزارن ، اگه عاشق بشی دلتو میشکنن ، با این حال باید لحظه ای را گریست ، دمی را خندید ، ساعتی را دل بست و عمری عاشقانه زیست
.
.
.
.
.
سبز باشید
.
.
.
.
.
یا علی...!
سلام
با وبلاگ خوبت از طریق لینک یکی از دوستان آشنا شدم و لذت بردم. خوشحالم که اعلام کنم بطور کاملا بی اجازه و دزدانه بهت لینک دادم! ناراحت که نیستی؟! اگه گاهی سری بهم بزنی خوشحال می شم.
نوشته هات رو دنبال می کنم. تقریباٌ هر روز. پس لطفا "آپ" رو فراموش نکن.
مخلص
سلام
می نویسم برایت از ته قلبم که دیگر داردم پایان می یابد
فردا صبح عمل دارم
آوخ/قلبم /آوخ
برام خیلی دعاکن به هر کی که سر میزنی تورو خدا بگو برا منم دعا کنن
خدا حافظ شاید برای همیشه
خیلی نا امیدم
قبل از عمل دوستام برام کامنهارومی خونن
به امید بدید
عاطفه ام تمام شد
دیگر شاید آخرین شعرم بود
دراین لحظات هم
می خواهمت در تنگنای تنگ حدقه چسم لبانت
درود
بدرود
یا هو
سلام خانومی
یه چیزهای مال دله و هیچ انتظاری نیست باز ایمیل ام رو برات نوشتم
من لونه ای ندارم پرستو ها همیشه مهاجرند
با سلام
این کد برای آهنگ گذاشتن
فقط باید آدرس آهنگ وبلاگ رو داخل کد اضافه کنید
<embed style="border:1px solid #666" src="آدرس آهنگ را اینجا وارد کنید" width="115" height="40" BGCOLOR="#000000" loop="infinite" autostart="true"><br>
<center><script language="javascript" type="text/javascript" src="http://www.m-blog.persiangig.com/hf/js/clock-link.php?"></script></center></embed >
سلام
من جلیل نیستم
من دوستشم اون الان توی بیمارستان بی هوشه
موقعی که داشت میرفت توی اتاق عمل خیلی حالش خراب بود تا حالا هم همش اون می گفت ومن براتون کامنت میگذاشتم صدام زد گفت به صدای تنهایی بگو که به همه دوستام بگه که دوستشون دارم اگه زنده بمونم
فقط برای دعای اوناست که موندم
براش دعاکن
اما من از صبح تا حالا فکر کردم که صدای تنهایی کیه که یادم اومد شما اسم وبلاگتون
صدای تنهاییه
امیدوارم که درست تشخیص داده باشم
براش دعاکنین
سلام
آپ کردم. اگه زحمتی نیست یه سری به فقیر فقرا بزنین :-)
مخلص
درک تنهایی و دلتنگی ام یک دنیا صبر می خواست و مهر و تو چه با سخاوت هر دو را در برداشتی ای معنی سبز تمام کلام ناگفته ام تو را تا هنگام که نفسی در کنج سینه باشد با همه وجود و با دستان خالیم به خاطر خواهم داشت ...
سلام م اپم با موضوع تولد خوشحال میشم با امدنت سرافرازم کنی دوست خوبم[گل]
سلام
پش زمینه جالبی انتخاب کردی ولی زیاد صفحه رو اشغال کرده
خود متنات مشخص نیستن
کم رنگترش کن یا رنگ نوشته هارو عوش کن کور شدم تا متنو خوندم
متن جالب بود
سر میزنم
راسثی سخن اون مرد نکو خیلی خیلی جالب بود
امیدوارم واسه خودت صادق نباشه
حتما نیست
سلام سلام و هزاران سلام به همه ،
صبح بخیر سانیِ عزیزم
سانازم ، سعید خان ، هجران عزیز ، چرکنویس و همه دوستانِ خوبم سلام ، ..
باورت نمیشه سانی جونم ، خیلی دلم واسه خونمون ، تو و تمامی دوستان تنگ شده بود ،
راستی خیلی خونمون قشنگ شده ،
متنِ زیبایی رو آپ کردی ، مثل همیشه ،
و اگر
دوباره مرا بخواند ؟
یه سری به ایمیلهای کاریم بزنم ، بعدش بیام کامنتا رو بخونم ،
۳۲۳ تا ایمیل دارم ، که باید بخونم ،
تو در من آن تب گرمی که آبم میکند کم کم, نگاهت نیز چون مستی خرابم میکند کم کم, منم آن کهنه دیواری به جا از قلعه های سنگ که باد و آفتاب آخر خرابم میکند کم کم به سلطان حقیقت ها فراموشت نخوام کرد تو تنها شعله ای هستی که خاموشت نخواهم کرد
ممنونم از حضورت
سلام به تو به مصطفی عزیز و آیه دوست داشتنی
سانی اینجا چه خوشگل شده
من چقدر دور شدم ولی دلم هنوز هوات را می کنه من تو بهم شبیه هستیم
راستش نمیدونم چراروم نمیشه بهت زنگ بزنم شاید یه روز زنگ بزنم بگم من تو شهرتون هستم بیا دنبالم کسی چه میدونه ؟؟؟
روزگارم نه بد نه خوب یعنی میدونی من یاد گرفتم جلوی حوادث رنگ نبازم باور کن گذشتن من از دردونه هم دلیل منطقی داشت از سر دوست داشتن بود من دوست ندارم با دلم که عاشق بشم دوست دارم با دلم عاشق بشم با عقلم ادامه بدم خانواده اش رنجش می دهند
امیدوارم ایامتون همیشه بکام باشه
و تو به اندازه تنهایی من خوشبخت باشی
امیدوارم هنوط هم اجازه زنگ زدن بهت داشته باشم
آیه را ببوس و به اندازه تمام تنهایی من از پسرم در آغوشش بگیر